کشته شدن اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس در تهران، آن هم پس از حضور او در مراسم تحلیف و دیدار با خامنه‌ای، پیام مهمی برای جمهوری اسلامی داشت که نگرانی‌ها را از وقوع یک جنگ بزرگ منطقه‌ای بیش از هر زمان دیگری دوباره افزایش داده است.

اگر جمهوری اسلامی پاسخ اسرائیل در هدف قراردادن پدافند هوایی در نزدیکی سایت هسته‌ای در اصفهان را لاپوشانی کرد، حالا اما پاسخ اسرائیل به حمایت تهران از شبه‌نظامیان علنی و کوبنده‌تر داده شده است.

در این شرایط بحرانی، وقوع یک جنگ گسترده در منطقه چه تبعاتی برای جمهوری اسلامی و اسرائیل خواهد داشت؟

گسترش جنگ غزه، شکست مذاکرات صلح

طی ۱۰ ماه جنگ ویرانگر غزه، حمایت گسترده جمهوری اسلامی از گروه‌های شبه‌نظامی موسوم به «محور مقاومت» و دست نیافتن به توافق در مذاکرات صلح، فشار داخلی و بین‌المللی مضاعفی را بر مقام‌های اسرائیل قرار داده است.

در روزهای اخیر، حمله موشکی حزب‌الله لبنان به مجدل شمس و کشته شدن ۱۲ کودک در شمال اسرائیل، دولت نتانیاهو را ناچار به استفاده از پاسخی قدرتمند و دقیق کرد.

به نظر می‌رسد حمله دقیق به شورای حزب‌الله در بیروت و کشته شدن عضو ارشد حزب‌الله در روز نهم مرداد کافی نبود و اسرائیل در یک عملیات موفق و بسیار دقیق محل اقامت مسئول دفتر سیاسی حماس را در محله‌ای حساس در تهران هدف قرار داد.

پیام این عملیات بسیار واضح بود؛ شکست اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی، که پس از ترور محسن فخری‌زاده، مقام دخیل در برنامه اتمی ایران و قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس آشکار بود. اما این ترور آن هم در ساعاتی پس از مراسم تحلیف نفر دوم حکومت، به این معناست که اسرائیل اگر می‌خواست می‌توانست مراسم تنفیذ و تحلیف را هم هدف قرار دهد.

اگر سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی و همراهانش را بر اثر حادثه در نظر بگیریم، کشتن هنیه در تهران را هم می‌توانیم پاسخ قاطع اسرائیل به عملیات وعده صادق جمهوری اسلامی در نظر بگیریم.

اسماعیل هنیه در قطر سکونت داشت و بارها در سال اخیر به لبنان و سوریه سفر کرده بود. اشراف اطلاعاتی اسرائیل نشان می‌دهد این کشور دست‌کم تا قبل از ترور هنیه در تهران، قصد ترور او را نداشته و به مذاکرات صلح امیدوار بوده است.

مقام‌های جمهوری اسلامی از رهبر گرفته تا روسای قوای سه گانه و مقام‌های لشکری و کشوری همگی بارها وعده انتقام و «مجازات سخت» اسرائیل را داده‌اند.

اگر در نظر بگیریم جمهوری اسلامی عملیات وعده صادق دومی را علیه اسرائیل اجرا می‌کند، ابعاد گسترده‌تری بر آن متحمل خواهد بود. احتمال دارد این پاسخ در سطح حملات سنگین نظیر آنچه در هفتم اکتبر روی داد و صدها شهروندش قتل عام شدند یا در سطح حمله موشکی و پهپادی مستقیم از ایران باشد.

در عین حال آمریکا و متحدان غربی اسرائیل هم نشان دادند که در برابر حملات جمهوری اسلامی، از اسرائیل دفاع خواهند کرد.

پس از ترور هنیه و تهدیدهای مقامات جمهوری اسلامی و گروه‌های نیابتی، لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا، گفت: «اگر به اسرائیل حمله شود، ما در دفاع از اسرائیل کمک خواهیم کرد.» در آن حمله، متحدان اسرائیل و غرب در منطقه نیز به حمایت از اسرائیل برخاستند.

این روند در صورت تکرار ممکن است به درگیری گسترده‌تر در منطقه علیه اسرائیل و پایگاه‌های آمریکا و ناتو و ورود مستقیم آمریکا به جنگ، هر چند با احتمال بسیار پایین‌تر، منجر شود.

پر واضح است در صورت وقوع چنین جنگی، جمهوری اسلامی و شبه نظامیان مورد حمایتش شاید بتوانند به اسرائیل ضربه بزنند، اما احتمالا با پاسخ بسیار سخت‌تری مواجه می‌شوند.

کشتن هنیه در منطقه سعدآباد و شکست امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی نشان می‌دهد آن همه اقتداری که حکومت از آن سخن می‌گوید، قرینه‌ای با واقعیت ندارد.

تبعات جنگ احتمالی برای ایران

گسترش ابعاد جنگ در منطقه، با در نظر گرفتن برتری تکنولوژیک و امکانات متعدد نظامی اسرائیل و متحدان غربی، برای جمهوری اسلامی قطعا چیزی جز شکستی سخت، انزوای جهانی و بدتر شدن وضعیت مردم ایران در پی نخواهد داشت.

در صورت وقوع جنگ گسترده منطقه‌ای، آن‌ها که امیدوار بودند مسعود پزشکیان مسیر جمهوری اسلامی را تغییر دهد، حالا با نتیجه عملی سیاست‌های کلان نظام مواجه می‌شوند که کشور را در آستانه جنگی ویرانگر کشانده است.

در صورت وقوع جنگ، بحران اقتصادی جمهوری اسلامی گسترش می‌یابد و دولت پزشکیان ناگزیر است هزینه‌های دولت را بر دوش مردم بیاندازد. احتمالا قیمت بنزین افزایش می‌یابد، ریال و بورس سقوط می‌کنند و نارضایتی مردم گریبان حکومت را خواهد گرفت.

نتیجه عملی هر چه باشد، یک سوی آن به ضرر منافع ملی ایران و وضعیت مردم تمام می‌شود.

کسانی که به تغییر مسیر با پزشکیان امیدوار بودند، اکنون با نتیجه عملی سیاست‌های حکومت مواجه شده‌اند

تبعات جنگ برای اسرائیل

با وجود برتری نظامی و تسلیحاتی اسرائیل بر جمهوری اسلامی، در صورت وقوع جنگ منطقه‌ای، اسرائیل نیز ممکن است دچار لطمات شدیدی شود.

مرگ هنیه ممکن است با پاسخ حماس در مورد گروگان‌ها همراه شود و فشار داخلی بر نتانیاهو بیش از پیش افزایش یابد.

از طرفی موشک‌های دوربرد ایران با تکنولوژی چین و کره شمالی و روسیه، پهپادهای انتحاری و نیروی انسانی تربیت‌یافته با ایدئولوژی رادیکال اسلامی، قطعا کار را در جنگ احتمالی برای اسرائیل سخت خواهند کرد.

با این حال اسرائیل یکی از بزرگ‌ترین دارندگان سلاح‌های هسته‌ای است و در صورت بروز جنگ، برای حفظ خود ممکن است دست به هر اقدامی بزند.

استراتژی اسرائیل در غزه بار دیگر نشان داد که در صورت حمله به این کشور، پاسخی نابرابر و با مقیاسی بزرگتر داده می‌شود. در عین حال با اشراف امنیتی اسرائیل و ائتلاف‌های بین‌المللی پشتیبان این کشور، کار برای ضربه زدن به این کشور بسیار دشوار است.

با اینکه در چنین شرایطی راه حل بسیار پیچیده به نظر می‌رسد، حالا جمهوری اسلامی یا باید تا پایان پای آرمان‌هایش بایستد و بجنگد یا برای حفظ نظام جمهوری اسلامی از سیاست‌های منطقه‌ای علیه اسرائیل و غرب عقب‌نشینی کند.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

جهان‌نما
چشم‌انداز
اقتصاد و بازار
۲۴ با فرداد فرحزاد

شنیداری

پادکست‌ها