در شرایط حساس کنونی، عدم همکاری جمهوری اسلامی با بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در کنار فشارهای اقتصادی فزاینده، کاهش نفوذ منطقهای و تنشهای رو به رشد با اسرائیل، تهران را با چالشهای جدی روبرو کردهاست.
اگرچه جمهوری اسلامی پیشنهاد محدود نگه داشتن ذخایر اورانیوم غنیشده خود در حد فعلی را مطرح کرده، اما به نظر میرسد این اقدام برای جلوگیری از صدور قطعنامه انتقادی کافی نبودهاست.
بنا به گزارش ایران اینترنشنال، قدرتهای غربی شامل آمریکا، فرانسه، بریتانیا و آلمان قصد دارند در نشست شورای حکام آژانس، قطعنامهای انتقادی علیه ایران صادر کنند.
تحلیلگران و مقامات جمهوری اسلامی در یک نکته اتفاق نظر دارند: بازگشت ترامپ به کاخ سفید، تاثیری تعیینکننده بر آینده جمهوری اسلامی خواهدداشت. با این حال، چگونگی تعامل دولت آینده آمریکا و جمهوری اسلامی بر سر برنامه هستهای همچنان محل بحث و گمانهزنی است.
بیستم اکتبر ۲۰۲۵ (۲۵ مهر ۱۴۰۴) روزی سرنوشتساز برای برنامه هستهای جمهوری اسلامی خواهدبود.
در این تاریخ، با پایان یافتن اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، بخش عمدهای از محدودیتهای بینالمللی علیه برنامه هستهای ایران برداشته میشود و غرب امکان استفاده از «مکانیسم ماشه» را از دست خواهدداد.
گرچه در خردادماه امسال نیز قطعنامهای علیه جمهوری اسلامی صادر شد که نتیجه چشمگیری نداشت، کارشناسان معتقدند فضای سیاسی کنونی به کلی متفاوت است.
در این شرایط حساس، کشورهای اروپایی همچنان میتوانند با فعالسازی مکانیسم ماشه، تمام تحریمهای لغو شده سازمان ملل را احیا کنند.
سینا عضدی، پژوهشگر و استاد دانشگاه جورج واشینگتن، در گفتگو با ایران اینترنشنال گفت: «جمهوری اسلامی سعی میکند از تحریمهای بینالمللی جدید پرهیز کند، زیرا چنین تحریمهایی خلاف منافع آن است.»
او تاکید کرد: «تحریمهای فعلی علیه ایران، بیشتر یکجانبه و از سوی آمریکا هستند، نه تحریمهای بینالمللی سازمان ملل. ایران از منظر سیاسی تلاش میکند مانع بازگشت تحریمهای سازمان ملل شود، بهویژه که کمتر از یک سال تا لغو کامل این تحریمها باقی ماندهاست.»
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، روز شنبه ۲۶ آبان در گفتگو با تلویزیون دولتی تاکید کرد که راه دیپلماسی برای برنامه هستهای ایران همچنان باز است.
به گفته عراقچی پنجره دیپلماسی هنوز بسته نشدهاست، هرچند این فرصت کوتاهمدت و مشروط به نشان دادن اراده واقعی از سوی طرفهای مقابل خواهدبود.
عراقچی همچنین اشاره کرد که تهران در جریان سفر هفته گذشته رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مواضع خود را با او در میان گذاشتهاست.
در این دیدار، جمهوری اسلامی آمادگی خود را برای عدم افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده با غلظت ۶۰ درصد اعلام کردهاست.
گرگوری برو، تحلیلگر امور ایران در گروه اوراسیا، معتقد است اگرچه تهران تمایل خود را به امتیازدهی نشان میدهد، اما همچنان اصرار دارد این کار را مطابق با شروط خود پیش ببرد.
به گفته او جمهوری اسلامی آماده مذاکره است، اما تنها در صورتی که به هدف اصلی خود، یعنی رفع تحریمها دست یابد، بدون آنکه مجبور به دادن امتیازات عمده در برنامه هستهای یا سایر حوزههای سیاست خارجی خود شود.
با این حال، بهرغم این اظهارات، عملکرد جمهوری اسلامی مسیر دیگری را نشان میدهد.
بر اساس گزارش محرمانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی که آسوشیتدپرس روز سهشنبه ۲۹ آبان به آن دسترسی یافته، تهران میزان ذخایر اورانیوم غنیشده خود را تا سطوحی که به درجه تسلیحاتی نزدیک است، افزایش دادهاست.
اورانیوم با غنای ۶۰ درصد تنها یک گام با سطح ۹۰ درصدی که برای ساخت سلاح هستهای مورد نیاز است، فاصله دارد.
در آستانه بازگشت ترامپ به کاخ سفید و همزمان با تضعیف چشمگیر حماس و حزبالله، نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی، زیر ضربات سنگین اسرائیل، تهران با یکی از پیچیدهترین چالشهای سیاسی و امنیتی خود در سالهای اخیر روبهرو شدهاست.
حال پرسش اینجاست که آیا تهران مسیر دستیابی به تسلیحات هستهای را با سرعت بیشتری دنبال خواهدکرد یا راهی برای تعامل با رییسجمهوری جدید آمریکا خواهدیافت، همان شخصی که طبق گزارشهای اطلاعاتی ایالات متحده، جمهوری اسلامی قصد ترور او را داشتهاست.
به گفته برو، با وجود آنکه بازگشت قریبالوقوع ترامپ به کاخ سفید همواره در محاسبات راهبردی تهران جای داشته، اما جمهوری اسلامی ترجیح داده همان رویکرد دوران بایدن-هریس، پایبندی به تعهدات تا پایان اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱ و تلاش برای رفع تحریمها را ادامه دهد.
این رویکرد میتواند به جمهوری اسلامی اجازه دهد در مذاکرات آینده، بدون محدودیتهای برجام وارد گفتگو شود.
آندریا استریکر، معاون مدیر و پژوهشگر امور منع گسترش سلاخهای کشتار جمعی و دفاع زیستی در بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD)، در گفتگو با ایران اینترنشنال گفت که امتیازدهی احتمالی تهران ناشی از نگرانی از سیاست فشار حداکثری ترامپ است.
به گفته او، حکومت ایران با بازگشت ترامپ به کاخ سفید و آمادگی اروپا برای افزایش فشارها، به ناچار عقبنشینی میکند. البته تهران میکوشد با کمک متحدانش روسیه، چین و کره شمالی از تحریمهای آتی بگریزد.
استریکر معتقد است سیاست فشار حداکثری ترامپ، جمهوری اسلامی را وادار به کاهش جاهطلبیهای هستهای و فعالیتهای منطقهای خواهدکرد.
از نظر او، ترس از ترامپ، عامل اصلی هرگونه نرمش احتمالی تهران است زیرا او کسی است که دستور کشتن قاسم سلیمانی را صادر کرد، از برجام خارج شد و تحریمهای سنگین نفتی وضع کرد.
استریکر افزایش ذخایر اورانیوم را تلاشی برای باجخواهی از غرب میداند تا از تحریمهای سازمان ملل جلوگیری شود، اما معتقد است این اقدامات «خیلی کم و خیلی دیر» است.
عضدی در ادامه به ایران اینترنشنال گفت که تهران همواره به قطعنامههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی با خشم واکنش نشان دادهاست.
به گفته او گسترش برنامه هستهای جمهوری اسلامی از طریق افزایش شمار سانتریفیوژها و راهاندازی یک مرکز جدید، بیشتر نوعی مانور دیپلماتیک به شمار میرود.
او معتقد است جمهوری اسلامی به سمت ساخت بمب اتمی نخواهدرفت، زیرا این مسیر با مخالفت جدی اسرائیل و آمریکا روبرو خواهدشد. نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ بارها تاکید کردهاند که اجازه تبدیل شدن ایران به یک قدرت هستهای را نخواهند داد.
عضدی بر این باور است که جمهوری اسلامی برای حفظ بقای خود، ریسک حمله نظامی ناشی از ساخت بمب را نخواهد پذیرفت و به نظر میرسد مسیر توافق را پیش خواهدگرفت.
فایننشال تایمز به تازگی گزارش داد که ترامپ در نظر دارد با ورشکست کردن ایران، این کشور را وادار به توقف برنامه هستهای و قطع حمایت مالی از نیروهای نیابتی در منطقه کند.
ترامپ پیش از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری، در پادکست پاتریک بت دیوید گفت که خواهان موفقیت ایران است و تنها بر یک نکته تاکید کرد: «دوست دارم ایران را بسیار موفق ببینم، فقط نباید به سلاح هستهای دست یابد.»
به باور استریکر، راهبرد فشار حداکثری ترامپ، رهبران تهران را به هراس انداختهاست. در مقابل، عضدی معتقد است که انگیزه ترامپ برای رسیدن به توافق با ایران نه دیپلماتیک است و نه ایدئولوژیک، بلکه او میخواهد نام خود را در تاریخ ماندگار کند.